کاهش صادرات گاز آمریکا اروپا را پیش از زمستان با کمبود گاز مواجه میکند
تاریخ انتشار: ۷ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۸۷۶۷۵
به گزارش قدس آنلاین، کشورهای اروپایی در نتیجه کاهش صادرات گاز مایع آمریکا ناشی از تعمیرات دورهای که برخی از پایانههای گاز در بزرگترین اقتصادهای جهان شاهد آن هستند، با مشکل مواجه میشوند.
کشورهای اروپایی به دنبال جنگ روسیه علیه اوکراین (در فوریه ۲۰۲۲) و تحریمها علیه مسکو با کمبود انرژی مواجهند و بحران کمبود انرژی را در زمستان سال گذشته با ذخایر گاز و کمی سرما پشت سر گذاشتند و حالا نیز برای تامین نیازهای خود به گاز مایع در حال رقابت با یکدیگرند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بنا به گزارش argus media کار تعمیر و نگهداری در پایانه صادرات گاز مایع ایالات متحده «سابین پاس» با ظرفیت ۳۳ میلیون تن در سال در ماه ژوئن ۲۰۲۳ منجر به کاهش محمولههای گاز ایالات متحده به اروپا شده است.
این بدان معناست که بر اساس تحلیلها، صادرات گاز مایع ایالات متحده که قرار است در اوایل ژوئیه ۲۰۲۳ به ایستگاههای مایع سازی در اروپا تحویل داده شود، کاهش خواهد یافت.
مدت انتقال گاز از پایانههای صادرات LNG ایالات متحده در ساحل خلیج مکزیک تا اروپا حدود دو هفته طول میکشد.
با این حساب صادرات LNG ایالات متحده به اروپا در ژوئن ۲۰۲۳ به کمترین میزان از اکتبر ۲۰۲۱ رسیده است که معنایش این میتواند باشد که صادرات LNG به اروپا در نیمه اول ژوئیه ۲۰۲۳ نیز به زیر سطح چیزی که در ماههای اخیر ثبت شده است، خواهد رسید.
رکورد کاهش صادرات
بر اساس آخرین دادههای صادر شده توسط Vortexa Oil Analytics، حدود ۳۶ کشتی از ابتدای ژوئن ۲۰۲۳ ایالات متحده آمریکا را ترک کرده و عازم اروپا شدهاند، در حالی که در ماه مه گذشته ۷۰ کشتی عازم اروپا شده بود که کمتر از ۷۰ درصد از این کشتیها به سمت بنادر شمال غربی اروپا و انگلیس حرکت کردهاند.
بر اساس گزارش ورتکسا، صادرات گاز مایع آمریکا ۴۳ درصد از کل واردات آمریکا در سال گذشته ۲۰۲۲ و نزدیک به ۴۰ درصد از درآمدهای سال جاری ۲۰۲۳ تاکنون این کشور را به خود اختصاص داده است.
بر این اساس، حتی در زمان کاهش فصلی تقاضای گاز در شمال غربی قاره کهن اروپا، هر گونه کاهش در انتقال گاز از ایالات متحده آمریکا به اروپا میتواند به نسبتهای مختلف عرضه به منطقه یورو را کاهش دهد.
صادرات گاز ایالات متحده به اروپا از ابتدای ژوئن 2023 به دلیل کارهای تعمیر و نگهداری در ایستگاه سابین پاس( Sabine Pass )کاهش یافته است که منجر به نصف شدن ظرفیت عملیاتی در ایستگاه، بر اساس سطوح گاز تغذیه به ایستگاه است.
بر اساس دادهها، در ژوئن ۲۰۲۳ فقط ۱۰ محموله گاز طبیعی مایع ایالات متحده از پایانه سابین پاس به مقصد اروپا خارج شده است در حالی که در ماه مه حدود ۲۷ محموله و در آوریل ۳۲ محموله از این ایستگاه به اروپا رسیده است.
صادرات گاز پایانه سابین پاس حدود ۴۰ درصد از کل صادرات گاز ایالات متحده به اروپا در سال گذشته ۲۰۲۲ را تشکیل داده است و پس از آن صادرات گاز از پایانه کورپوس کریستی با ظرفیت ۱۷ میلیون تن قرار دارد، که نزدیک به ۲۰ درصد صادرات را تشکیل میدهد. صادرات گاز آمریکا کورپوس کریستی به اروپا نیز در ژوئن ۲۰۲۳ کاهش یافت.
تعمیر و نگهداری کمپرسور خط لوله تغذیه ایستگاه کورپوس کریستی از اواسط تا اواخر ماه مه 2023 بر عرضه گاز خوراکی نیز سایه انداخته است و احتمالاً این کارهای تعمیر و نگهداری بر عملیات حمل و نقل تأثیر منفی گذاشته است.
بر اساس این گزارش، کاهش صادرات گاز آمریکا همراه با افزایش تقاضای گاز در اروپا، میتواند شرکتها را به کاهش ذخایر گاز مایع خود تشویق کند.
این اتفاق در اسپانیا رخ داده که از صبح روز یکشنبه ۲۵ ژوئن (۴ تیر) شاهد کاهش ذخایر گاز مایع به ۵۰ درصد ظرفیت خود بود تا به کمترین میزان خود در سه ماه اخیر که در ابتدای هفته گذشته ثبت شده بود، نزدیک شود.
با این حال در ژوئن ۲۰۲۳، صادرات و واردات گاز آمریکا در بریتانیا سقوط کرد، اما شرکتها تاکنون ذخایر گاز خود را حفظ کردهاند.
ظرفیت مخازن ایستگاه هوک جنوبی تا صبح روز دوشنبه ۲۶ ژوئن ۲۰۲۳ به کمتر از ۸۵ درصد کاهش یافت، در حالی که ظرفیت عملیاتی ایستگاه اویل گرین به حدود سه چهارم آن رسید و در ایستگاه دراگون به ۶۷ درصد رسید.
در فرانسه نیز مخازن گاز طبیعی مایل از صبح روز یکشنبه ۲۵ ژوئن به ۵۱ درصد کاهش یافته است با وجود اینکه صادرات گاز هم طی این یک ماه کاهش داشته است.
از سوی دیگر با تعطیلی طولانی مدت کارخانه فرآوری گاز «نهمنا» شرکت انگلیسی-هلندی شل، با ظرفیت ۷۹.۸ میلیون مکعب، کاهش واردات گاز مایع آمریکایی از اروپا تا ۱۵ جولای ۲۰۲۳ صادرات گاز از خطوط لوله از نروژ به کشورهای اروپایی نیز کاهش یافته است.
منبع: خبرگزاری فارسمنبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: تحریم ها علیه روسیه گاز اروپا ایالات متحده به اروپا صادرات گاز مایع تعمیر و نگهداری ایالات متحده ژوئن ۲۰۲۳ کاهش صادرات گاز آمریکا ذخایر گاز بر اساس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۸۷۶۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنگ داخلی؛ فیلمی که آمریکا را به وحشت انداخت!
فرارو- الکس گارلند نگران این است که دنیا به کدامین سو پیش میرود به خصوص با وجود درگیریهای بین المللی در هر بولتن خبری و انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در گوشه و کنار. این فیلمساز ۵۳ ساله بریتانیایی کمتر نگران بحثهای شدیدی است که جدیدترین فیلم اش به راه انداخته است. او میگوید: "این اجتناب ناپذیر است که این روزها همه چیز دو قطبی شده دقیقا همین تضاد اجتماعی دائمی ایده ساخت "جنگ داخلی" را ایجاد کرد فیلمی که به موضوعات بسیار حساس میپردازد".
به گزارش فرارو به نقل از الپائیس، او در مادرید میگوید:" یک هیستری جمعی وجود دارد. این یکی از دلایلی است که من فیلم را ساختم. نمونه مشابه آن پاسخ تحریف شده به سخنرانی "جاناتان گلیزر" کارگردان فیلم "منطقه مورد علاقه" درباره غزه در مراسم اسکار است".
به همین دلیل است که در میانه اختلافات عمیق فیلم چهارم گارلند در همان لحظهای که آنونس آن پخش شد بحثهایی را برانگیخت. جنگ داخلی به دنبال ارائه پاسخ نیست و بخشی از پیام خود را به تفسیر بیننده واگذار میکند. در آنونس فیلم یک میلیشیای ستیزه جو دیده میشود که یک تفنگ را به طرف قهرمانها نشانه گرفته است و میپرسد:"شما چه جور آمریکاییای هستید؟ " یک سوال کاملا سیاسی.
در سادهترین خلاصه از داستان "جنگ داخلی" میتوان گفت که این فیلم درباره گروهی از روزنامه نگاران است که در یک سفر جادهای در ایالات متحده ویران شده در جستجوی کشفیات بزرگی درباره منازعه و درگیری هستند. در مرکز این فیلم سیاست قرار ندارد بلکه درگیری نسلی بین دو عکاس جنگ به چشم میخورد: "لی" کهنه کار (با بازی کرستن دانست) که شاهد فهرست بلندبالایی از رخدادهای وحشتناک بوده و "جسی" جوان سال (با بازی کیلی اسپانی) که آماده است تا با دوربین و عکسهای سیاه و سفید خود جهان را به تصویر بکشد.
در فیلم این "لی" است که توضیح میدهد هدف از عکاسی جنگ ارائه پاسخ نیست بلکه اجازه دادن به عموم مردم برای نتیجه گیری توسط خودشان است هدفی که گارلند در "جنگ داخلی" به دنبال رسیدن به آن است. لی همانند کارگردان فیلم در مورد این که آیا میتواند به آن هدف دست یابد یا خیر تردید دارد. جنگ داخلی تصمیم میگیرد که وابستگیهای سیاسی خود را اعلام نکند و هیچ اشارهای به احزاب یا ایدئولوژیها نمیکند. این تصمیمی است که به شدت از سوی روزنامههایی مانند نیویورک تایمز و همچنین نشریاتی که معمولا در مورد فیلمها گزارشی منتشر نمیکنند مانند "فایننشال تایمز" و "فارین افرز" مورد انتقاد قرار گرفته است. رسانهها درباره این فیلم نوشته اند: "جنگ داخلی موفقیت آمیز است، زیرا سیاست اش موفق است: غیر منطقی و بی معنی است". در واقع، گارلند به دلیل عدم جانبداری و بازی نکردن در فضای قطبی شده مورد انتقاد رسانهها قرار گرفته است.
گارلند هنگام نگارش فیلمنامه که در واقع از خشم سال ۲۰۲۰ میلادی متولد شد نشان داد آن چه از نظرش اهمیت دارد نه سیاست امریکا بلکه افراط گرایی است که میتواند در هر نقطهای از جهان فوران کند. او میگوید: "قطبی شدن هم در دموکراسیهای غربی و هم در خارج از حیطه کشورهای دموکراتیک غربی به روندی جهانی تبدیل شده است. این موضوع به طور کامل به دونالد ترامپ مربوط نمیشود، زیرا اگر بخواهیم روی ترامپ متمرکز شویم نمیتوانیم توضیحی درباره پدیدههای دیگری مانند برگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) داشته باشیم. باید بپرسیم چرا چنین روندی در حال رخ دادن است؟
من فکر میکنم این شامل مواردی مانند رسانههای اجتماعی و شکست مرکزگرایی است. من یک میانه رو هستم و در دسته بندیهای سیاسی در جناح چپ قرار دارم، اما تعلق خاطرم به چپ میانه است. چپ و راست چندین دهه است که در حال جابجایی و تغییر قدرت هستند، اما زندگی مردم تغییر نکرده است. مردم در تله فقر باقی مانده اند. بنابراین، جای تعجبی ندارد که آنان دچار عصبانیت و ناامیدی میشوند".
او میافزاید: "من در جایگاه یک فرد و یک انسان پاسخ میدهم احساس نمیکنم با بند ناف فیلم مرتبط باشم. من کارگردانی فیلم را صرفا به عنوان یک شغل میبینم بنابراین، بحثها برایم جالب هستند. چیزی که من با آن مشکل دارم سازمانهای بزرگ و قدرتمند خبری هستند که برنامه سیاسی واحدی دارند و این برنامه سیاسی و رویکرد نه صرفا روی نحوه گزارش داستانها و روایتها بلکه در مورد این که اصولا آن داستان و روایت را گزارش کنند یا خیر نیز سایه انداخته است".
گارلند تصمیم گرفت جنگ داخلی را در فضای ایالات متحده بسازد چرا که به گفته خودش آن کشور دارای نظام سیاسیای است که بقیه جهان آن را میشناسند او میگوید حتی گاهی اوقات سایرین ان را بهتر از خود امریکاییها میشناسند. با این وجود، بحث در مورد این فیلم پس از موفقیت آن در سینماهای ایالات متحده داغتر شده است. جنگ داخلی پرفروشترین فیلم در تاریخ فعالیت استودیوی مستقل A۲۴ در مقایسه با سایر فیلمهای ساخته شده توسط آن استودیو بوده است.
"متئو بلونی" روزنامه نگار در پادکست هالیوودی The Town این سوال را مطرح کرد که آیا آمریکاییها مایل هستند برای تماشای "مشکلاتی که هر روز در اخبار مطرح میشوند" به سینما بروند و فجایع سال انتخابات که از "سی ان ان" و "فاکس نیوز" پخش میشوند را یک گام جلوتر ببرند.
به نظر میرسد آنان تمایل داشتند. دست کم آنان از روی کنجکاوی یا به شکل بیمارگونهای علاقمند بودند که ایالات متحده ویران شده را ببینند به طوری که ۱۷ درصد از تماشاگران باور داشتند که در حال تماشای نگاهی دیستوپیایی درباره امریکا هستند و سایر تماشاگران آن را واقع بینانه و منطبق با شرایط امروز امریکا قلمداد کرده بودند. جنگ داخلی با بودجه ۵۰ میلیون دلاری گرانترین فیلم ساخته شده توسط استودیوی A۴ بوده است.
رئیس جمهور سه دورهایاین فیلم با فضای ژورنالیستی خود توضیح نمیدهد که ایالات متحده چگونه به شرایطی که در آن قرار دارد رسید اگرچه سرنخهایی در این باره وجود دارد: در فیلم نشان داده میشود که رئیس جمهور (با بازی نیک آفرمن) با دور زدن قانون اساسی و انحلال پلیس فدرال امریکا (اف بی آی) اقامت خود در کاخ سفید را با دور زدن قانون اساسی برای سومین دوره تمدید کرد. در فیلم گفته میشود که "قتل عام آنتیفا" رخ داده اگرچه تماشاگر نمیداند که قربانیان و عامل کشتار چه کسانی بودند و گفته میشود که یک گروه مائوئیست در پورتلند امریکا شورش کرده است.
در فیلم کالیفرنیا و تگزاس در دو سوی طیف سیاسی در زندگی واقعی با یک هدف متحد میشوند: سرنگونی یک رئیس جمهور فاشیست. گارلند معتقد است خوش بینی خاصی در این جنبش وجود دارد. او میگوید: "برای برخی این یک جنون بود. برای من دیوانه کننده است اگر فکر کنم این دو طیف حتی در مواجهه با یک رئیس جمهرو فاشیست نیز نمیتوانند با یکدیگر به اجماع نظر برسند. در مورد دوره پس از جنگ جهانی دوم نیز خوش بینی خاصی میبینم. بسیاری از کشورها به این نتیجه رسیدند که فاشیسم یک ایده وحشتناک است و باید از حقوق بشر محافظت شود. جنبه بدبینانه آنجاست است که انسانها در اجتناب از مشکلات وحشتناک به شکلی درخشان عمل نمیکنند. ما از یک مشکل وحشتناک برمی گردیم، اما این کار را دوباره و دوباره انجام میدهیم".
گارنر هم چنین زمانی که ایدهآل روزنامه نگاری را در کانون توجه قرار میدهد نگاهی اجمالی به این خوش بینی دارد اگرچه میداند که این حرفه امروزه چندان محبوب نیست. او میگوید میداند که همه از آن حرفه متنفر هستند!
علاقه او به روزنامه نگاری از طرق حرفه پدرش نزدیک میشود که دهههای متمادی کاریکاتوریست سیاسی نشریات و مطبوعات بود. گارلند در جوانی سعی کرد تا کاراکتر خبرنگار حوزه جنگ را در فیلم هایش خلق کند. او در ۲۶ سالگی فیلمنامه "ساحل" را درباره جوانی همراه با ناامیدی اش نوشت که سالها بعد با کارگردانی "دنی بویل" آن را به فیلم تبدیل کرد. گارلند پس از ان در طول چهار فیلم خود به دنبال موضوعاتی بود که اغلب در روزنامهها پیدا میشوند.
او در "اکس ماکینا" در سال ۲۰۱۴ میلادی در قدرت شرکتهای فناوری، هوش مصنوعی و حتی رضایت غوطهور شد. او در فیلم "نابودی" در سال ۲۰۱۸ میلادی استعارهای بی نظیر درباره تغییرات آب و هوایی ایجاد کرد. سبک کار گارلند این گونه است که همواره در فیلم هایش تماشاگر را رها میکند تا خود نتیجه گیری کند.
جنگ داخلی احتمالا سادهترین چارچوب را برای درک دارد، زیرا اگرچه گارنر فیلمنامه را در سال ۲۰۲۰ نوشت، اما تصاویر به ناچار آن چه را که از آن زمان اتفاق افتاده بازتاب میدهد: از جمله شورشیان به ساختمان کنگره گرفته تا جنگ اوکراین. امروز صحبت کردن در مورد جنگی که در غزه رخ داده نیز اجتناب ناپذیر است. گارنر افراط گرایی واضح را در مورد رخدادهای غزه میبیند. او نوع رفتار با روزنامه نگاران در مورد بازتاب رخدادهای غزه را قابل تامل میداند.
او میگوید: "من فکر میکنم دلیل آن که اسرائیل اجازه نمیدهد روزنامه نگاران آزادانه به تمام نقاط غزه دسترسی داشته باشند بدان خاطر است که نمیخواهد با یک کارزار روابط عمومی مواجه شده و مجبور به مقابله با آن شود. در جنگ ویتنام به روزنامه نگاران امکان دسترسی بسیار نامحدودی داده شد. علیرغم محدود بودن صرف دسترسی باعث شد تا افکار عمومی به شدت علیه جنگ ویتنام موضع گیری کند. از آن زمان به این سو هنگامی که دولتها درگیر جنگ شده اند از تاکتیکهایی برای محدود کردن فعالیت روزنامه نگاران استفاده کرده اند. در عراق تاکتیک این بود که روزنامه نگاران با ارتش همراه شوند استدلال مطرح شده برای این منظور آن بود که از روزنامه نگاران محافظت بعمل آید، اما آن چه واقعا در عمل انجام میشد این بود که ارتش روزنامه نگاران را کنترل میکرد".
این دیدگاه ضد جنگ همان چیزی است که گارلند را هدایت میکند. او میگوید: "وقتی وقت زیادی را در اطراف سربازان میگذرانید میتوانید در یک روز ترس، لذت، شوخی و کسالت را به طور همزمان ببینید. این وضعیتی انسانی است. درست مانند فراموش کردن وحشت از یک درگیری به درگیری دیگر از اوکراین گرفته تا غزه".
گارنر هم چنین با دنی بویل و کیلین مورفی دوباره به هم میپیوندد تا دنباله "۲۸ روز بعد" سومین فیلم حماسه آخرالزمان زامبی که برای دهها سال به تعویق افتاده را دوباره بسازند.